ظرف صبر
باید برای مجلسشان سر بیاورند
یا لاله های زخمی پرپر بیاورند
تا آتشی به جان کبودم بیفکنند
تا آه از نهاد دلم در بیاورند
دور از نگاه خیره شان این ذوات را
آیا نشد که از در دیگر بیاورند
اصلاً به ما مطاع تصدّق نمی رسد
حتّی اگر که چادر و معجر بیاورند
خشکش زده نگاه تر نازدانه ات
این ضربه ها چه بر دل دختر بیاورند
با پای چوب روی لبت راه می روند
شاید که ظرف صبر مرا سر بیاورند
قرآن بخوان ز حنجره ی آیه آیه ات
تا بر کتاب دین تو باور بیاورند
محمد امین سبکبار